نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





دلم برات تنگ شده

 

دلم برات تنگ شده


[+] نوشته شده توسط homan در 9:26 | |







احوالات دانشجویان در طول سال ,طنز

در طول ترم:    jazzaab.ir
.

.
سه روز مانده به امتحان:    
احوالات دانشجویان در طول سال !! (طنز) www.taknaz.ir
.

.
دو روز مانده به امتحان:    
احوالات دانشجویان در طول سال !! (طنز) www.taknaz.ir
.

 

یک ساعت مانده به امتحان:    احوالات دانشجویان در طول سال !! (طنز) www.taknaz.ir
.

.
سر جلسه امتحان:    
طنز و خنده
.

.
هنگام خروج از جلسه:    
احوالات دانشجویان در طول سال !! (طنز) www.taknaz.ir
.

.
یک هفته بعد از امتحان:    
احوالات دانشجویان در طول سال !! (طنز) www.taknaz.ir

..

.


[+] نوشته شده توسط homan در 9:10 | |







غم تنهایی

یادمان باشد اگر این دلمان بی کس شد
طلب مهر ز هر چشم خماری نکنیم
یادمان باشد که دگر لیلی و مجنونی نیست
به چه قیمت دلمان بهر کسی چاک کنیم
یادمان باشد که در این بهر دو رنگی و ریا
دگر حتی طلب آب ز دریا نکنیم
یادمان باشد اگر از پس هر شب روزیست
دگر آن روز پی قلب سیاهی نرویم
یادمان باشد اگر شمعی و پروانه به یکجا دیدیم
طلب سوختن بال و پر کس نکنیم
یادمان باشد ازامروزجفایی نکنیم
گرکه درخویش شکستیم صدایی نکنیم
خودبسازیم به هردرد که ازدوست رسد
بهربهبود ولی فکردوایی نکنیم
جای پرداخت به خودبردگران اندیشیم
شکوه ازغیرخطاهست خطایی نکنیم
وبه هنگام عبادت سرسجاده ی عشق
جزبرای دل محبوب دعایی نکنیم
یاورخویش بدانیم خدایاران را
جزبه یاران خدادوست وفایی نکنیم
گله هرگزنبود شیوه ی دلسوختگان
با غم خویش بسازیم وشفایی نکنیم
یادمان باشداگرشاخه گلی راچیدیم
وقت پرپرشدنش سازونوایی نکنیم
پر پروانه شکستن هنر انسان نیست
گر شکستیم ز غفلت من و مایی نکنیم
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد
طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم
دوستداری نبود بندگی غیر خدا
بی سبب بندگی غیرخدایی نکنیم
مهربانی صفت بارزعشاق خداست
یادمان باشد ازینکار ابایی نکنیم
ولی آخر تو بگو با دل عاشق چه کنم؟
یاد من هست، طلب عشق ز هر کس نکنم
گو تو آخر که نه انصاف و نه عدل است و نه داد
دل دیوانه من بهر که افتاده به خاک
این همه گفتم و گفتم که رسم آخر کار
به تو ای عشق ، تو ای یار ، به تو ای بهر نیاز
یاد من هست که د یگر دل من تنها نیست
یاد من هست که دیگر دل تو مال من است
یاد من هست که باشم همه عمر بهر تو پاک
یاد تو باشم و هر دم بکنم راز و نیاز
یاد تو باشد از این پس من و تو ما شده ایم
هر دو عاشق دو پرستو دو مسافر شده ایم


[+] نوشته شده توسط homan در 23:15 | |







رسم عاشقی

رسم عاشقی این نیست که بگویی مرا دوست داری و بعد از مدتی مرا تنها بگذاری.
رسم عاشقی این نیست که مرا به اوج قله احساسات ببری و بعد مرا از همان جا رها کنی.
این رسمش نیست که پا به پای من بیایی و روزی رفیق نیمه راه شوی.
این رسمش نیست که قلبم را بگیری و آن را بازیچه خودت کنی.
این رسمش نیست که مرا در آغوش بگیری و هوس را به جای عشق برایم معنا کنی.


[+] نوشته شده توسط homan در 23:54 | |







به سلامتی

به سلامتی اونایی که... ترجیح میدن یک حقیقت نابودشون کنه.... تا اینکه یک دروغ الکی آرومشون کنه... !


[+] نوشته شده توسط homan در 23:52 | |







نظربدین

اگر این قلب ها مال تو بود اونا رو

 

 به کی تقدیم میکردی؟؟؟؟!!!


تو نظرات  بنویس....

تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسك یاهو ، متحرك             www.bahar22.com     تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسك یاهو ، متحرك             www.bahar22.com     تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسك یاهو ، متحرك             www.bahar22.com     تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسك یاهو ، متحرك             www.bahar22.com


[+] نوشته شده توسط homan در 23:45 | |







اینجا همیشه فصل خزونه        وقتی نیستی،کی میاد پیشم بمونه؟

بی تو اینجا دل همش بهونه داره       باله شاپرک دیگه،رنگی نداره

بی تو اینجا ،دل آسمون همش تیره و تاره

کی میگه عید اومده،فصل بهار!!

هنوز جای دست رو صورتم هست          صدای دست تو تو گوش من هست

هنوز اون خنجر دسته طلائیت              که اسم تو روشه ،تو قلب من هست


[+] نوشته شده توسط homan در 23:43 | |







برای متعهد بودن،

لازم نیست یه حلقه فلزی دور انگشتت باشه!

مهم اینه که

یه حلقه از جنس عشق دور قلبت باشه...

 


[+] نوشته شده توسط homan در 23:39 | |







عشق منی



 نیمه ی گمشده ام نیستی که با نیمه ی دیگر به جستوجویت برخیزم،

 تـــو تمام گمشده ی منی که پیدا شده ای...


[+] نوشته شده توسط homan در 23:37 | |







این خط خطی ثابت است

دستهايم را فراموش نکن...
دستهايم، سالهاست که نام تو را مي نويسند...
دستم بگير...
ما مي رويم از زير آسمان سياه...
مي رويم تا دشت بي افق...تا همانجا که خورشيدش بي منت غروب،طلوع مي کند...
به آنجا که ابرهايش مي بارند ، نه آنکه باريدنت را نظاره کنند...
دستم بگير تا نلرزد زمين از شرمساري ما...
اين روزهاي تشنه و اين شبهاي بي ستاره،
پيشگفتار عطش عشق و مهربانيد...
...
دستهايم مال تو...من،
...من پل مي زنم ميان خاطره و سرنوشت...
اشکهايت را مي بوسم که پاک مي کنند نگاهت را
از هجوم لحظه هاي سياه...
من پاک مي کنم تمام خط خطيهاي شعرهاي ممنوعه را
و در پس سطري که نام تو را رمزگونه با خود مي کشيد،
اسمت را فرياد مي زنم...
تا همه بدانند آن چند نقطه شعرهاي خط خطي شده،
نام توست که سالهاست دستهايم مي نويسند...


 خط خطی های زندگی من...


[+] نوشته شده توسط homan در 23:34 | |



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 41 صفحه بعد