نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





دیدگاههای مورینیو در مورد فوتبال * هر مربی فلسفه بازی خودش را دارد و همه چیز از این فلسفه تعیین می شود. از جمله شیوه بازی تیم ، شیوه مدیریت آن ، شیوه تمرین های روزانه و همه اینها باید خصوصیاتی در چارچوب هدفی مشخص باشد. برای پیشرفت خوب است که الگوییی داشته باشید اما اگر می خواهید این پیشرفت تداوم داشته باشد باید به کار ویژه و تخصصی روی بیاورید و کپی کردن دائم شما را به جائی نمی رساند. به همین خاطر شما می توانید از کسانی که سابقه خوبی دارند کپی کنید اما همیشه باید هویت شخصی در کارتان داشته باشید. * من همیشه از خودم در کار توقع دارم. در اوایل کار چون بازیکن بزرگی نبودم و بدون سابقه بازیگری به مربیگری رقته بودم فشار زیادی را تحمل کردم و بعد از اینکه با پورتو قهرمان شدم از خودم می پرسیدم آیا این فشار مربیگری را می توانم در خارج از پرتغال تحمل کنم؟ * من برای هویت و فرهنگ تمام بازیکنان احترام قائل هستم و نمی خواهم به انها فوتبال بازی کردن یاد بدهم بلکه به آنها می آموزم چگونه در قالب یک تیم در زمین بازی کنند. آنها تک تک بازیکنان خوبی هستند و من به عنوان مربی تیم این وظیفه را دارم. * به نظرم باخت شروع یک دوره جدید نیست بلکه پایان یک دوره قدیمی است و زمانی که شما می بازید باید آن را پایان یک دوره خوب و بردهای شیرین بدانید. دیدگاههای فون باستن در مورد فوتبال * خود بازی فوتبال تغییر زیادی نداشته اما چیزی که دچار تغییر شده زندگی یک فوتبالیست است.در سالهای اخیر تعداد بازی ها برای یک بازیکن در سطح بالا بیشتر شده و توجه رسانه ها به مراتب بیش از گذشته است. امروزه بازیکنان از نظر فیزیکی قوی تر شده اند و دلیل این مساله تمرین بیش از حد آنها بر روی فاکتورهایی خارج از مسائل فنی است . ولی از نظر تکنیکی و تاکتیکی فوتبال مثل 10 سال قبل یا 30 سال قبل است. * به نظرم مهم است شما با تک تک بازیکنان در مورد شیوه ای که باید در بازی اجرا شود صحبت کنید و تنها در این صورت است که پیشرفت حاصل می شود. منطق(( بردن خوب است و باخت بد)) اصلا کافی نیست. * از نگاه من بازیکنان باید از نظر منطقی توجیه شده باشند و هوادار هم خواهان تماشای یک بازی با منطق از تیم محبوبش است آنها حق دارند اما من هم به عنوان مربی دارای حق و حقوقی هستم. * بهتر است بازیکنانی داشته باشید که بتوانند تیم بودن را درک کنند ، اما در عین حال به ستاره هایی هم نیاز دارید که بتوانند در یک لحظه نتیجه را تغیییر دهند.اگر فقط بازیکنانی تاکتیک پذیر داشته باشید ولی کسی نباشد که بتواند سه چهار بازیکن را دریبل بزند در این صورت تغییر شرایط بازی سخت خواهد بود. تجربه های اوتمارهیتسفلد از یک عمر مربیگری * خستگی و روحی ناشی از کار مسئله ای رایج است. بیشتر از آنچه فکر می کنید.این مسئله از مسائل زندگی در دوران مدرن است. * آخرین لحظات مسابقه ، مهم ترین و سخت ترین لحظات بازی است.وقتی هیجان و تنش در یک مسابقه اوج می گیرد و فشار روحی به بالاترین اندازه ممکن می رسد وقتی که هر ان نزدیک است یکی از دو دروازه باز شودآن وقت هر ثانیه اهمیت دو چندانی پیدا می کند. در این لحظات هر تصمیمی که بگیریدمی تواند فورا نتیجه را عوض کند. * بازیهای فینال سرمنشا لذت یا سرخوردگی است و در عین حال همیشه یک مسابقه ویژه است. * شجاعت باعث تصمیم گیری میشود. تصمیم شجاعانه وقتی نتیجه می دهدکه منطق هم در کار باشد. شجاعت غریزه و ناخود آگاه شما را زنده می کند. * فوتبال و ریاضیات با هم مرتبط هستند. من سابقه آموزش ریاضیات را هم داشته ام . شما اگر با ریاضیات کاملا آشنا باشید ذهن بازتری داریدو راحت تر می توانید با مسائل روبه روشوید. * بازیکن و مربی با هم دوست نیستند این حرف اشتباهی است. مهم این است که یک نفر اعتبار و منزلت بسیار زیادی داشته باشد و دو طرف به هم احترام بگذارند. * رفتار و اخلاق مهمترین اصول زندگی است.اگر شما با نجابت و احترام بزرگ شده باشید می توانید در زندگی به هر موفقیتی برسید.رفتار کسی که این چنین تربیت شده باشد، رفتارش همان رفتار منصفانه و جوانمردانه است و همان برخورددرستی است که کسی باید در قبال دیگران داشته باشد. * هر مربی باید به جایگاه و وظیفه ای که دارد آگاه باشد.هرمربی الگویی است برای بازیکنان و همه اعضای تیم. رفتار او در حقیقت به زندگی بقیه جهت می دهد. در عین این که باید حد و اندازه اش را بشناسد. نباید دچار خود بزرگ بینی شود و اهمیتی بیش از حد برای خود قائل شود. * انگلیسی ها یک جمله معروف دارند (( بازگشت به ریشه )) شخصا به این جمله اعتقاد دارم . هر وقت بتوانم به شهری که آنجا بزرگ شدم می روم. * بلند پروازی و آرزو چیزی است که با ان به دنیا می آیید.اهداف مثبت می تواند انگیزه بخش و باعث حرکت روبه جلو باشد. البته مهم این است آرزو و بلند پروازی در کنترل انسان باشد. * کینه به دلم راه نمی دهم ، آدم صبوری هستم و به خوبی مدارا می کنم. می توانم فورا بدی ها را فراموش کنم. همه لیقات این را دارند که برای دومین بار به آنها فرصت داده شود. * هر کس زندگی خودش را می سازد.همه با توجه به تصمیمی که در هر لحظه از زندگی شان می گیرند مسیر زندگی شان را عوض می کنند. هیچ چیزدیگری در زندگی آدمها به این اندازه دخیل نیست. * ایمان به خدا بسیار مهم است. ایمان یکی از مهم ترین ویژگی های زندگی ام است. ادم حتما نباید هر یکشنبه به کلیسا برود که مومن باشد. قدردانی از خداوند بخشی از کارهای روزانه ام محسوب مس شود.من از خدا فقط برای این که اجازه داده زندگی کنم تشکر می کنم. * همه ما اشتباه می کنیم . مهم این است که نسبت به زندگی و درس هایی که به ما می دهد آدم بازی باشیم و همیشه مشتاق یادگیری باشیم. هیچ کس کامل نیست. در فوتبال هم راهها و احتمالات زیادی برای پیروزی و موفقیت هست. همیشه تیم های کامل و بی عیب برنده نمی شوند. نظرات آلکس فرگوسن برای مربیان جوان + یک مربی باید چشمان بینائی داشته باشد.درواقع مربیگری یعنی (( خوب دیدن ، عمیق دیدن )) + اگر بیش از حدهمه کارها را در دست بگیرید خیلی چیزها را نمی بینید و از دست می دهید.به همین دلیل کار دستیاران شما اهمیت بسیاری دارد خلی زیاد. + مربی خوب باید تخیل داشته باشد. وقتی از شما می پرسند بهترین گلی که یکی از تیم هایتان زده کدام است ؟ به قوه تخیل هم نیاز دارید. + حرف زدن بیش از حد برای مربیان خطرناک است.به موقع حرف زدن یکی از رازهای جاودانی مربیگری است. + همه کتاب های مربوط به مربیگری را می خوانم.حتی پرت و پلاهایش را . همیشه شیفته دانستن بوده ام و یک مربی باید برای کسب دانش و اطلاعات روز گرسنه و حریص باشد. + اکثر مربیان جوان امروزی بازیکنان معروفی بوده اند و همه زندگی خود را در پیله طرفداران ، دلال ها و مطبوعات سپری کرده اند. کسانی که شاید مفهوم ایثار را درک نکنند اما مربیگری مترادف با ایثار دائمی است.


[+] نوشته شده توسط در 15:54 | |







عاشق

به دنیا گفتم: دنبال کسی می گردم

که وقتی برای دوری از ان گریه می کنم

ارزش اشک هام رو بدونه

دنبال کسی می گردم

که وقتی میگه من تا اخرش هستم

بعداز یه مدت به اسونی نگه حاضرم هر چی بینمون

بوده رو فراموش کنم

دنبال کسی می گردم که وقتی تمام پاکیم رو

به پای اون می ذارم قدر پاکیم رو بدونه

دنبال کسی می گردم که حتی لحظه ای

به پاکیم شک نکنه

دنبال کسی میگردم که برای حرفام ارزش قائل باشه...

دنبال کسی میگردم که منو همین جوری دوست داشته باشه....

دنبال کسی میگردم که حاضر باشه بجای من ببینه...

دنبال کسی هستم که حاضر باشه منو با بد ترین

شرایط هم که باشم به همه دنیا نشون بده بگه این دنیایه منه...

دنبال کسی میگردم......

در این لحظه دنیا سرش رو پایین انداخت

و گفت: تو همچین کسی رو نمی تونی پیدا کنی....

بعداز شنیدن جواب دنیا تصمیم گرفتم برای هیچ کس

اشک نریزم٬به حرف هیچ کس اعتمادنکنم

٬ پاکیم رو به پای هیچ کس نذارم

و اینطوری بود که من تغییر کردم


[+] نوشته شده توسط homan در 19:4 | |







همیشه در قلب منی


[+] نوشته شده توسط homan در 19:3 | |







داستان عشق

 

 

 

 

سر کلاس درس معلم پرسید:هی بچه ها چه کسی می دونه عشق چیه؟

هیچکس جوابی نداد همه ی کلاس یکباره ساکت شد همه به هم دیگه نگاه می کردند ناگهان لنا یکی از بچه های کلاس آروم سرشو انداخت پایین در حالی که اشک تو چشاش جمع شده بود. لنا 3 روز بود با کسی حرف نزده بود بغل دستیش نیوشا موضوع رو ازش پرسید .بغض لنا ترکید و شروع کرد به گریه کردن معلم اونو دید و

گفت:لنا جان تو جواب بده دخترم عشق چیه؟

لنا با چشمای قرمز پف کرده و با صدای گرفته گفت:عشق؟

دوباره یه نیشخند زدو گفت:عشق... ببینم خانوم معلم شما تابحال کسی رو

دیدی که بهت بگه عشق چیه؟

معلم مکث کردو جواب داد:خب نه ولی الان دارم از تو می پرسم

لنا گفت:بچه ها بذارید یه داستانی رو از عشق براتون تعریف کنم تا عشق رو درک کنید نه معنی شفاهیشو حفظ کنید

و ادامه داد:من شخصی رو دوست داشتم و دارم از وقتی که عاشقش شدم

با خودم عهد بستم که تا وقتی که نفهمیدم از من متنفره بجز اون شخص

دیگه ای رو توی دلم راه ندم برای یه دختر بچه خیلی سخته که به یه چنین

عهدی عمل کنه. گریه های شبانه و دور از چشم بقیه به طوریکه بالشم

خیس می شد اما دوسش داشتم بیشتر از هر چیز و هر کسی حاضر بودم هر کاری براش بکنم هر کاری...

من تا مدتی پیش نمی دونستم که اونم منو دوست داره ولی یه مدت پیش

فهمیدم اون حتی قبل ازینکه من عاشقش بشم عاشقم بوده چه روزای

عشنگی بود sms بازی های شبانه صحبت های یواشکی ما باهم خیلی خوب

بودیم عاشق هم دیگه بودیم از ته قلب همدیگرو دوست داشتیم و هر کاری

برای هم می کردیم من چند بار دستشو گرفتم یعنی اون دست منو گرفت

خیلی گرم بودن عشق یعنی توی سردترین هوا با گرمی وجود یکی گرم

بشی عشق یعنی حاضر باشی همه چیزتو بهخاطرش از دست بدی عشق

یعنی از هر چیزو هز کسی به خاطرش بگذری اون زمان خانواده های ما زیاد

باهم خوب نبودن اما عشق من بهم گفت که دیگه طاقت ندارم و به پدرم

موضوع رو گفت پدرم ازین موضوع خیلی ناراحت شد فکر نمی کرد توی این

مدت بین ما یه چنین احساسی پدید بیاد ولی اومده بود پدرم می خواست

عشق منو بزنه ولی من طاقت نداشتم نمی تونستم ببینم پدرم عشق منو

می زنه رفتم جلوی دست پدرم و گفتم پدر منو بزن اونو ول کن خواهش می

کنم بذار بره بعد بهش اشاره کردم که برو اون گفت لنا نه من نمی تونم بذارم

که بجای من تورو بزنه من با یه لگد اونو به اونطرف تر پرتاب کردم و گفتم

بخاطر من برو ... و اون رفت و پدرم منرو به رگبار کتک بست عشق یعنی

حاضر باشی هر سختی رو بخاطر راححتیش تحمل کنی.بعد از این موضوع

غشق من رفت ما بهم قول داده بودیم که کسی رو توی زندگیمون راه ندیم

اون رفت و ازون به بعد هیچکس ازش خبری نداشت اون فقط یه نامه برام

فرستاد که توش نوشته شده بود: لنای عزیز همیشه دوست داشتم و دارم

من تا آخرین ثانیه ی عمر به عهدم وفا می کنم منتظرت می مونم شاید ما

توی این دنیا بهم نرسیم ولی بدون عاشقا تو اون دنیا بهم می رسن پس من

زودتر می رمو اونجا منتظرت می مونم خدا نگهدار گلکم مواظب خودت باش

دوستدار تو (ب.ش)

لنا که صورتش از اشک خیس بود نگاهی به معلم کردو گفت: خب خانم معلم

گمان می کنم جوابم واضح بود

معلم هم که به شدت گریه می کرد گفت:آره دخترم می تونی بشینی

لنا به بچه ها نگاه کرد همه داشتن گریه می کردن ناگهان در باز شد و ناظم

مدرسه داخل شدو گفت: پدرو مادر لنا اومدن دنبال لنا برای مراسم ختم یکی

از بستگان

لنا بلند شد و گفت: چه کسی ؟

ناظم جواب داد: نمی دونم یه پسر جوان

دستهای لنا شروع کرد به لرزیدن پاهاش دیگه توان ایستادن نداشت ناگهان روی زمین افتادو دیگه هم بلند نشد

آره لنای قصه ی ما رفته بود رفته بود پیش عشقش ومن مطمئنم اون دوتا توی اون دنیا بهم رسیدن...

لنا همیشه این شعرو تکرار می کرد

خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد؟ خواهان کسی باش که خواهان تو باشد

خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد؟ آغاز کسی باش که پایان تو باشد
 

نظر یادتون نره


[+] نوشته شده توسط homan در 19:1 | |







میخندی یابه زوربخندونمت؟


هی میگین:
ماهی قرمز گناه داره توی تنگ ماهی نذارید!!
فقط ماهی قرمزه آدمه؟
ماهی سفید کنار سبزی‌ پلوتون توله‌ سگه؟

 


مامانم داره به یه زنه آمریکایی هفت سینو توضیح میده:
It should be start with "S", like APPLE

 


این دبستانى هایى که تو هفته دو روز تعطیلن،
اگه پسفردا بیان زِر زِر کنن که ما نسل سوخته ایم و اینا،
جورى با پشت دست بزنید تو دهنشون که دیگه نتونند ....... آره…!!

 


ترسناک ترین جمله دوران بچگی :
صبر کن برسیم خونه، من میدونم و تو......

 

فیسبوک میپرسه داری به چی فکر میکنی...
توییتر میپرسه داری چی کار میکنی...
فور اسکوئر میپرسه کجایی...
پلاس میپرسه چی شده جدیدا...
اینترنت داره تبدیل به یه دوس دختر سمج میشه!!

 

- آقا به خدا ایشون خواهر من هستند...
- من پلیس راهنماییم، اگه ایشون مادرتون هم باشن، بازم دلیل نمیشه دو نفری با هم پشت فرمون بشینین!

 

غضنفر تو اتوبوس هی میره صندلی شماره ٣ هی میره شماره ١٥
بهش میگن چرا اینطوری میکنی؟
میگه خیر نبینه اونی که گفت ٢ تا صندلی بگیر شب راحت بخوابی!!!

 

برای یک زن ٢٠ سال طول میکشد تا از پسرش مرد بسازد
اما زن دیگری همان مرد را ظرف ٢٠ ثانیه خر میکند!!
هلن رولند

 

یکی به نامزدش اس ام اس میزنه:
عزیزم من تا ١٠ دقیقه دیگه میام پیشت و اگه نیومدم اس ام اس رو دوباره بخون!

 

گوشیمو تو ماشین بابام جا گذاشتم از خونه بهــش زنگ زدم، میگم:
- گوشیم تو ماشینت جا مونده
میدونم
- زنگ خورد جواب ندیاااا !
اخه مگه من بیکارم جواب زنگ گوشی تورو بدم...
- خب حالا چرا عصبانی میشی، کسی زنگ نزد؟
نه فقط الهام اس داد گفت غروب میاد دنبالت برین بیرون گفتم وقت نداری سرت شلوغه
- واسه چی اینو گفتی؟
چون قبلش به طــــناز قول دادم برین خرید!

 
  موضوع:


ما بچه بودیم یه بازی بود به نام :
«همه ساکت بودند ناگهان خری گفت» ...
صد برابر پلی استیشن ۳ لذت داشت !
.
.
.
خدایا
مارو ببخش که در کار خیر
یا "جار" زدیم...
یا "جا" زدیم...
.
.
.
تا حالا دقت کردین چقدر حرص آوره که سر غذا
دقیقا اون چیزی رو بر میدارن که تو کلی تو ذهنت واسش نقشه کشیده بودی :
.
.
.
امروز رفتم از دستگاه خودپرداز پول بگیرم مبلغ رو زدم ۵۰۰۰۰ تومان .
یه ده هزار تومنی داد! سه تا پنج هزار تومنی داد!
پنج تا دو هزار تومن داد! پونزده تا هزاری!
یه لحظه دلم واسه دستگاه سوخت، نزدیک بود پولو برگردونم تو دستگاه!
طفلی خودشو کشت ۵۰ تومن منو جور کرد!
.
.
.
سعی نکن به یک خوک آواز خواندن یاد بدهی
هم وقت خودت را هدر می دهی و هم خوک را اذیت می کنی !
(مارک تواین)
.
.
.
نقاش نیستم، ولی دلم برایت پر می کشد !
.
.
.
دوتا جمله خفن دارم نه حسین پناهی گردن میگیره نه دکتر شریعتی
موندم چیکارش بکنم !
.
.
.
یه ضرب المثل چینی است میگه:
تا ایران هست بازیافت چرا؟ !؟
.
.
.
دقت کردین !؟
احتمال اینکه جهتی که یو اس بی رو تو بار اول وصل میکنی درست باشه یک در میلیونه !
.
.
.
ممکن است شاهزاده ام را پیدا کنم اما پدرم همیشه پادشاه من خواهد ماند!
.
.
.
بعضیا تو زندگیت نقش دیوارو بازی میکنن
نه دوست داری خرابشون کنی ؛ نه میتونی بهشون تکیه بدی ... !!!
.
.
.
بی دل و خسته در این شهرم و دلداری نیست
غم دل با که توان گفت که دلداری نیست
رو مداوای خود کن ای دل از جای دگر
کندر این شهر طبیب دل بیماری نیست . . .
.
.
.
وقتی‌ عمق یک ارتباط رو نمیتونی‌ تخمین بزنی
‌ شیرجه زدن...
اصلا کار عاقلانه‌ای نیست!
.
.
.
مرگ حقه !
تنها حقی هست که اگر نگیری هم بهت میدن !
.
.
.
رئیس جیست!؟ :
فردی که وقتی شما دیر به سر کار می‌روید خیلی زود می‌آید
و زمانی که شما زود به اداره می‌روید یا دیر می‌آید و یا مرخصی است ...!
.
.
.
به یک نفر مسلط به زبان آدمیزاد برای رفع پاره ای دلتنگیها نیازمندیم !
.
.
.
نامه هایم که چراغ قلبت را روشن نکرد !
امشب تمامشان را بسوزان شاید بتوانی تنهایی ات را ببینی !
.
.
.
چشم هایم را به بیمارستان می برم.. نمی دانم چه مرگشان شده!
هر شب در خواب جایشان را خیس می کنند...!
.
.
.
طلا باش...
تا اگه روزگار آب ات کرد,
روز به روز طرح های زیباتری از تو ساخته شود
سنگ نباش...
تا اگر زمانه خرد ات کرد,
تیپا خوردهء هر بی سر و پایی بشوی..!!!
.
.
.
شخصیت منو با برخوردم اشتباه نگیر.
شخصیت من چیزیه که من هستم،
اما برخورد من بستگی داره به اینکه " تو " کی باشی...
.
.
.
زنی که سرو صدا داره یعنی دوستت داره
از زنی که ساکت شده بترس
یعنی پایان .
.
.

.
تو گذشته میگفتن پزشک محرمه..
کم کم عکاس و فیلم بردار هم محرم شدن
حالا هم که دى جى و گروه موسیقى محرم شدن
اینجور که من فهمیدم الان فقط داداشاى عروس و دوماد نامحرمن!
.
.
.
بعضیا برای اینکه
ظاهرشونو حفظ کنن
باطنشونو نابود میکنن....!!!
.
.
.
آنقدر بدم میاد ازاینایی که از سادگی و صداقت بچگیامون سواستفاده می کردن
و حرف می کشیدن ازمون!
الان که بزرگ شدم میفهمم چه مسائل فوق سری ای رو لو دادم !!!
.
.
.
یه سری استکان هست آدم میخواد چای بخوره دماغش میره تو استکان :
مهندسین یه فکری به حالش کنین، خعلی رو مخه !
.


.
چه لحظه باشکوهی بود اون لحظه..!
وقتی معلم میبردمون پا تخته ازمون درس بپرسه وسطش زنگ می خورد..!
.
.
.
یکی از مزایای پسر بودن اینه که هرچقد دلت خواس میتونی گریه کنی
آخرش دستتو محکم بمالی به چشمت، هیچچچچی نمیشه!
نه ریمیلت پخش میشه نه سایه ات بهم میریزه ....!
.
.
.
مسخره ترین سوالی که میشه از یکی پرسید:
- میتونم بهت اعتماد کنم؟ !
در تاریخ حتی یک مورد هم جواب منفی ثبت نشده!!!!
.
.
.
کاربردی ترین چیزی که من از کتاب علوم دوران مدرسه یاد گرفتم اینه که
وقتی در ترشی یا مربا باز نمیشه, بگیرمش زیر آب گرم !!:دی
.
.
.
سلامتیه اونایی که خودشون سنی ندارن
ولی روزگار دلشونو پیر کرده ...
.
.
.
گفت:اینقدر سیگار نکش میمیری
گفتم:اگه نکشم میمیرم
گفت:اگه بکشی با درد میمیری
گفتم:اگه نکشم از درد میمیرم
گفت:هوای دودی جلوی درد رو نمیگیره
گفتم:هوای صاف جلوی مرگو میگیره؟
یه کم نگاهم کرد و گفت : بکش .....
.
.
.
یکی از بدترین لحظه های زندگی وقتیه که فیلم رقصیدنت رو توی جمع نگاه می کنی
.
.
.
به دوستم گفتم سه بار پشت سر هم بگو
سه سیر سرشیر سه شیشه شیر !
نامبرده حدود یک ساعته لکنت زبون گرفته ! :) )
.
.
.
تا حالا دقت کردین
وقتی یه نفر شمارو دعوت به دیدن یه فیلمی که قبلا خودش دیده میکنه
تو مدت فیلم یه جوری نگاتون میکنه که انگار خودش فیلمو ساخته؟ !!!
.
.
.
مهندس کیست؟
در واقع "مهندس" به کسی میگن:
که تو کاری تخصص داره و کاری رو به خوبی انجام میده.
... همین کلمۀ "مهندس" با حفظ سِمت,
به کسایی که تو یه کاری گند میزنه هم گفته میشه.
بعد در جای دیگه ممکنه "مهندس" در قالب یک اسم اشاره,
به کسی که اسمشو نمی دونیم هم استفاده بشه.
همچنین اگه همین کلمۀ "مهندس" خوب ادا شه,
میتونه در حکم فحش هم باشه
.
.
.
آدﻡ ﻫﺎ ﻭﻗﺘﻲ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﻴﺴﺘﻦ ﻣﻴﺮﻥ
ﻭﻗﺘﻲ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻴﺸﻦ ﺑﺮﻣﻴﮕﺮﺩﻥ . . .
.
.
.
"چک آب" چیست !؟
به عملی که در آن فرد قبل از وارد شدن به توالت شیر آن را باز کرده
و از وصل بودن آب اطمینان حاصل میکند تا مبادا بعد از اتمام کارش
دچار مشکلات ناشی از بی آبی در توالت گردد !
.
.
.
بسلامتی اون رفیقی که حاضره بخاطر رفیقش کنارش باشه و بد بگذرونه...!
.
.
.
مرد تاجر پس از نابودی کسب پر رونق خود، تابلویی بر ویرانه خانه و مغازه اش آویخت
که روی آن نوشته بود : مغازه ام سوخت ! اما ایمانم نسوخته است !
فردا شروع به کار خواهم کرد !
اگر در عشق شکست خوردید ان اخر دنیا نیست
.
.
.
یه بار شیطون گولم زد، رفتم از جیب بابام ۲۵ تومن (۲۵ تا یه تومنی) ورداشتم
رفتم پفک اینا خریدم، عصرش عذاب وجدان گرفتم،
رفتم از کیف مامانم ۵۰ تومن ورداشتم گذاشتم تو جیب بابام.
.
.
.
یادش بخیر بچه بودیم اون موقع ها شماره ها روی تلفن نمی افتاد !
زنگ میزدیم مزاحم میشدیم
یه بار زنگ زدم یه دختره گوشی رو برداشت، منم فوت میکردم !
دختره گفت، خوب حالا من با فشار دادن یک دکمه .....
آقا ما هم از ترسمون سریع قط میکردیم !
یه همچین اسگل هایی بودیم ما !!!
.
.
.
(توصیه هایی برای سادیسمی شدن)
سر جلسه امتحان تقلب اشتباه برسونین به دوستتون !
به بچه همسایه بگید اگه یه خودکار رو قورت بده، بزرگ شه مهندس میشه !
از کنه ای که نیشتون زده، دیه بگیرین !
شونه های مگسائی رو که تازه نشستن روتون بمالین تا خستگیشون در بره !
وقتی قایق موتوری تون وسط دریا خاموش کرد، پیاده بشین هل بدین !
بلالی که دونه هاش کج هست رو ببرین ارتودنسی !
به گل مصنوعی روی میزتون به زور آب بدین تا بخوره !
داداش کوچیکتون رو بذارین توی مایکروفر تا برنزه بشه !
گوشی موبایلتون رو با سنجاق قفلی به پاچه شلوارتون وصل کنین !
سی دی قفل دار رو بشکنین تا قفلش باز بشه !
با هندوانه یه قل دو قل بازی کنین !
به دوست دکترتون بگین : مرض جدید چی داری؟ !
.
.
.
سه تا مرد مست سوار تاکسی شدن..
در رو که بستن، راننده دید خیلی مستن، سریع ماشین رو روشن کرد، بعد زود
خاموش کرد گفت:
مسافران عزیز رسیدیم به مقصد..!
مرد اولیه پول میده پیاده میشه...
مرد دومیه نه تنها پول میده بلکه تشکر هم میکنه !
مرد سومیه اما با عصبانیت تمام یه دونه محکم میزنه تو سر راننده !
راننده میگه چرا میزنی..؟
اونم میگه: اینو زدم که درس عبرتی بشه واست از این به بعد تند نری..!
داشتی هممونو به کشتن میدادی مرتیکه...!


[+] نوشته شده توسط homan در 18:43 | |







دستموبگیر

(¯`v´¯)
`*.¸.*´
¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨)
(¸.•´ (¸.•´ .•´ ¸¸.•¨¯`•
  ****            ****  
***____*** ***__ ***
***________****_______***
***__________**_________***
***_____________________***
***_____________________***
***________________***
***_________________***
***_______________***
***___________***
***_______***
***___***
  *****    
***  

•.♥"دستم" را بگير
و مرا ببر به دور "دست" هايی که
در "دست رس " هيچ "دستی" نباشم♥.•
 ______________________


[+] نوشته شده توسط homan در 18:42 | |







زشت ترین دختر کلاس

نمی دانم این داستان واقعی است یا نه، ولی از نظر من واقعیت بزرگی در آن نهفته است. واقعیتی که از زیباییِ عشق به همنوع حکایت میکنه، به دوست داشتن یکدیگر و زشتی ها را پنهان کردن. به اینکه دوست داشتن و احترام به یکدیگر باید همیشه در دلت جای استواری داشته باشد. آری اینگونه زندگی کردن به راستی زیباست. زشت ترین دختر کلاس دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت. دندان هایی نامتناسب با گونه هایش، موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره. روز اولی که به مدرسه جدید آمد، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند! نقطه مقابل او دختر زیبارو و پولداری بود که مورد توجه همه قرار داشت. او در همان روز اول مقابل تازه وارد ایستاد و از او پرسید: میدونی زشت ترین دختر این کلاسی ؟ یکدفعه کلاس از خنده ترکید … بعضی ها هم اغراق آمیزتر می خندیدند. اما تازه وارد با نگاهی مملو از مهربانی و عشق در جوابش جمله ای گفت که موجب شد در همان روز اول، احترام ویژه ای در میان همه و از جمله من پیدا کند. او گفت: اما بر عکسِ من، تو بسیار زیبا و جذاب هستی. او با همین یک جمله نشان داد که قابل اطمینان ترین فردی است که می توان به او اعتماد کرد و لذا کار به جایی رسید که برای اردوی آخر هفته همه می خواستند با او هم گروه باشند. او برای هر کسی نام مناسبی انتخاب کرده بود. به یکی می گفت چشم عسلی و به یکی ابرو کمانی و … به یکی از دبیران، لقب خوش اخلاق ترین معلم دنیا و به مستخدم مدرسه هم محبوب ترین یاور دانش آموزان را داده بود. آری ویژگی برجسته او در تعریف و تمجید هایش از دیگران بود که واقعاً به حرف هایش ایمان داشت و دقیقاً به جنبه های مثبت فرد اشاره می کرد. مثلاً به من می گفت بزرگترین نویسنده دنیا و به خواهرم می گفت بهترین آشپز دنیا! سالها بعد وقتی او به عنوان شهردار شهر کوچک ما انتخاب شده بود به دیدنش رفتم و بدون توجه به صورت ظاهری اش احساس کردم شدیداً به او علاقه مندم. پنج سال پیش وقتی برای خواستگاری اش رفتم، دلیل علاقه ام را جذابیت سحر آمیزش می دانستم و او با همان سادگی و وقار همیشگی اش گفت: برای دیدن جذابیت یک چیز، باید قبل از آن جذاب بود! در حال حاضر من از او یک دختر سه ساله دارم. دخترم بسیار زیباست و همه از زیبایی صورتش در حیرتند. روزی مادرم از همسرم سؤال کرد که راز زیبایی دخترمان در چیست ؟ و همسرم اینگونه جواب داد: من زیبایی چهره دخترم را مدیون خانواده پدری او هستم ... شادی را هدیه کن حتی به کسانی که آن را از تو گرفتند عشق بورز به آنهایی که دلت را شکستند دعا کن برای آنهایی که نفرینت کردند و بخند که خدا هنوز آن بالا با تـوست


[+] نوشته شده توسط در 17:0 | |







بعضی وقت ها دل آدمها مثل شیشه است که باید با احتیاط حمل اش کنی چون اگر شکست،همه خورده ریزه هایش همه جا پراکنده میشه و پای خیلی ها رو زخمی میکنه که روی دل شکسته پا می گذارند و همینطور دست های تو که اونو شکستی موقعی که خورده ریزه هایش را جمع می کنی. خورده ریزه هایی که دیگه هیچوقت به هم نمی چسبند و دلی را به تو هدیه نمیکنه.


[+] نوشته شده توسط در 16:59 | |







اگر معنی عشق زمینی و آسمانی را با همه وجود فهمیده باشی، این بزرگترین داشته تو در زندگی است چون همه چیز از عشق نشات میگیرد. عشق به خدا، عشق به خود، عشق به خلق خدا و عشق به کوچکترین موجودی که مثل تو حق حیات داره، حتی به اون کرم خاکی، حتی به اون حلزونی که ساعت ها طول میکشه تا قدمی برداره و حوصله تو را سرمیبره. و اگر این عشق را نداشته باشی زندگی دیگر پوچ و بی معنی خواهد شد، آنقدر بی معنا که دیگر نغمه هیچ مرغ عشقی نیز تو را به وجد نمی آورد.


[+] نوشته شده توسط در 16:55 | |







اومده از خواب بيدارم كرده ميگه خوابي ؟ پـــــ نه پــــ دوستم چشم گذاشته منم رفتم زير پتو قايم شدم نصف شبي با دوستم رفتيم دكتر واسه عمل بينيش دكتر ميگه ميخواي بينيتو كوچيك كني؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومديم بكوبيمش ۳ طبقه بسازي!!! كامپيوترم يه ويروس گرفته بود رفتم كلي پول آنتي ويروس اورجينال دادم بعد سه ساعت اسكن ويروسه رو پيدا كرده پيغام داده: آيا مطمئن هستيد كه مي خواهيد اين ويروس را حذف كنيد؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ مي خوام ازش نگهداري كنم بزرگ بشه، بشه عصاي دستم نور چشام… با كمر دولا رفتم داروخانه عصا بگيرم ميگه عصا براي كمر دردت ميخواي ؟ ميگم پ نه پ حضرت موسي كلاساي تبديل اژدها گذاشته دارم ميرم اونجا ..l. ﺭﻓﺘﻢ ﻣﺮﻍ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﻣﯿﮕﻢ ﺑﺎﻝ ﺩﺍﺭﯾﻦ،ﻣﯿﮕﻪ ﺑﺎﻝ ﻣﺮﻍ؟ ﭘـَـَـ ﻧــﻪ ﭘـَـَــــ ﺑﺎﻝ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ،ﭼﻨﺪﺗﺎ ﮐﻮﭼﻪ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺗﺮ ﺳﻘﻮﻁ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺩﺭﺳﺘﺶﮐﻨﻢ پشه نشسته رو پام داره خونمو مي خوره , دستم رو بردم بالا بزنمش يهو داداشم ميگه اااا مي خواي بكشيش؟! پ نه پ خونش رو خورده مي خوام بزنم پشتش آروغ بزنه ببرم بخوابونمش يارو بليط بخت آزماييش برنده ميشه ميره پيش مسئوله بخت آزماييه، يارو ميگه اومدي جايزتو بگيري؟ پـــ نــــ پـــــ اومدم بليطمو ارائه كنم چون نشانه شخصيتِ دارن در مورد من حرف ميزنن ، يهو من ميرسم . ميگن حلال زاده اي!! پـَـَـ نــه پـَـَـــ حرومزادم!!! ﺩﺍﺩ ﺯﺩﻡ ﺧﺪﺍ ﺻﺪﺍﻣﻮ ﻣﯿﺸﻨﻮﯼ؟ ﯾﻪ ﻧﻮﺭﯼ ﺍﺯ ﺑﺎﻻ ﺍﻭﻣﺪ ﮔﻔﺖ؟ﭖ ﻧﻪ ﭖ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﺑﺎ ﺍﺑﯽ ﭼﺎﯼ ﻣﯿﻨﻮﺷﻢ با دوستم رفتم دريا.يه دفعه زير پام خالي شد داد زدم كمك كمك..دوستم گفت:داري غرق ميشي؟؟؟گفتم: پ نه پ دارم جلب توجه مي كنم كوسه ها بيان سراغم عكس خواهر زادمو نشون دوستم دادم با مامانشون ..برگشته ميگه ااِااخواهر ت شوهرداره؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ اينارو تو قرعه كشي بانك برنده شده ساعتمو بردم ميگم آقا باطريش تموم شده يه باطري بندازين. ميگه خوابيده؟؟ ميگم پـَـَـ نــه پـَـَـــ خودشو زده به موش مردگي كاريش نداشته باشيم!! صبح رفتم سر كار همكارم ميگه چرا دير اومدي؟ ميگم دنبال جا پارك بودم. ميگه اِ؟ با ماشين اومدي؟ مي گم پـــَ نه پـــَ جا پارك مي خواستم وسايلمو بذارم كسي پارك نكنه ناهارو دسته جمعي بريم كنار جوب بخوريم!! تو دستشويي سوسك بود با مگس كش كشتمش جنازشو ورداشتم ببرم بندازم بيرون.مامانم بين راه نگاه ميكنه ميگه كشتيش؟ پـَـَـــ نــه پـَـَـــ , تو دستشويي خوابش برده بود دارم ميبرمش تو رختخوابش بخوابه! رفتم آمپول بزنم به آمپول زنه ميگم آقا بكشم پايين؟ميگه پـَـَـ نــه پـَـَــ بذار يه صيغه ي محرميت بخونيم بعد جفتمون ميكشيم پايين. دختر رو دارن ميبرن ، دختره ام داره جيغو داد ميكنه! يكي مياد ميپرسه دارن تجاوز ميكنن بهش؟ پ نه پ دارن حادثه مهمونيه تو اصفهان... صحنه سازي ميكنن! رفتم ساندويچ خريدم به آقاهه ميگم سس داري؟ ميگه برا ساندويچت ميخواي؟ ميگم پ ن پ ميخوام بمالم به صورتم برم بالماسكه كسي نشناسم كنسرو خريدم، در باز كن رو دادم به دوستم ، ميگه : با اين بازش كنم ؟!!! ميگم پَــــ نَ پَــــ !!! روش راست كليك كن ! اوپن ويت رو بزن ! با اينترنت اكسپلور بازش كن !! خواهرم از بيرون مياد خونه..ميبينه پشت سيستمم...ميگه كامپيوتر روشن كردي؟؟؟پـَـَـ نــه پـَـَــــ دكتر گفته بشين جلوي مانيتور خاموش زل بزن بهش واسه چشات خوبه...! كله صبحي رفيقم ميخواست بياد درس بخونيم بهش زنگ زدم گفتم دوتا نونم بگير بيار گفت واسه صبونه؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ واسه ذخيره سازي تو روزاي سخت زمستون داداشم گفت چرا بال بال ميزني؟چيزي پريد تو گلوت؟گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم خودم رو آماده پروار ميكن كارت سوخت ماشينو برداشتم دارم ميرم بابام ميگه ميري بنزين بزني؟؟؟ . . .پـَـَـ نــه پـَـَــــ ميرم آب هويچ بريزم تو باكش نور چراغاش زياد شه تو بهشت زهرا دنبال قبر يكي مي گشتيم. يه ادم خوشحال اومده داره با ما رو سنگ قبرا رو مي خونه. بعد ميگه دنبال قبر كسي مي گردين؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ دستيار عزرائيلم اومدم ببينم كسي زود تر از موقع نمرده باشه تو مغازه وايسادم هوا گرم شرشر دارم عرق ميريزم , فروشنده ميگه : گرمتونه ؟ ميگم : پ نه پ عرق شرمه از تو خجالت ميكشم ! رفتم صندلي بخرم واسه كامپيوتر، يارو گفت: راحت باشه؟ پــــ نه پــــ خار داشته باشه... با رفيقم سوار هواپيما شديم پرسيد اين ماسكا ، ماسك اكسيژنه! گفتم پ نه پ دي اكسيد كربنه تا قبل از سقوط خود كشي كني! طرف اومده مطب من ، ميگه ببدوستم ميگم دارم واسه چند روز ميرم آبادان. ميگه واسه كار داري ميري؟ يه دماسنج خريدم دارم ميرم تو دماي بالاي 50 درجه تستش كنم رفتم الكتريكي مي گم آقا سه راهي دارين؟ ميگه سه راه برق؟!!! پـَـَـ نــه پـَـَــــ سه راه آذري، دربست نصفه شب يكي از بالا درمون پريد تو حياط داداشم گفت علي دزده؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ "زوروِ " داره از دست گروهبان گارسيا در ميره پسره اومده خواستگاريم ميگم من الان مي خوام درس بخونم مي گه يعني چند سال ديگه مي خواي ازدواج كني؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ 10 دقيقه صبر كني اين صفحه رو بخونم درسم تموم ميشه يارو نشسته كنار خيابون نوك دماغش چسبيده به زمين. دوستم ميگه : معتاده؟! ميگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ ميخواد انعطاف بدنشو به رخ بكشه كارتمو دادم به بليط فروش مترو ميگه شارژش كنم؟ ميگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ ميرم از شارژ خورشيدي استفاده مي كنم بچه داييم به دنيا اومده. همه خوشحال و اينا. مامان بزرگم برگشته ميگه حالا ميخاين براش اسم بذارين؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ ميخايم همين جوري ولش كنيم اسمش بشه نيـــــو فولدر دارم با تلفن حرف ميزنم. زنم ميگه دوستت بود؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ ساركوزي بود در مورد مناقشات اخير خاورميانه نظرمو مي خواست تو صف بربري نوبتم شده يارو ميگه بربري ميخواي؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم از شاگردت تايپ ياد بگيرم با ماشين افتاديم ته دره يارو ميگه زنگ بزنم آمبولانس بياد؟ ميگم : پـَـَـ نــه پـَـَــــ يه مشكل درون خانوادست خودمون حلش مي كنيم صداي خروپفش كشتمون ! تكونش دادم از خواب پريده، ميگه سر صدام اذيتت مي‌كنه؟ ميگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ جنس صداتو دوست دارم مي‌خواستم بت بگم سعي‌ كن تو اوج كه ميري رو تحريرات بيشتر كار كني‌! تو تاكسي تنها نشستم ميخوام كرايه حساب كنم طرف ميگه 1 نفر؟! ميگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ 2 نفر حساب كن خورزوخان هم هست حالا از تاكسي پيدا شدم به راننده نيگا ميكنم، ميگه باقي پولتو ميخواي؟ ميگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ ميخوام يه دل سير نيگات كنم كه ميري دلتنگت نشم!

[+] نوشته شده توسط در 16:8 | |



صفحه قبل 1 ... 19 20 21 22 23 ... 41 صفحه بعد