نینا چت بزرگترین چت روم ایرانیان.چت روم نینا.چت تهران.عاشقانه ها.دردودل.دلتنگی ها.مرجع چت روم.چت ایرانی.چت روم نینا.ابزارچت.روم تهران.چت روم ترک ها.چت فارسی زبان ها







نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





madar

مثل هر شب دیر به خانه آمد. حوصله جواب و پرسش های مادرش را نداشت. خودش هم از بیکاری خسته شده بود. صاحبخانه دوباره پولش را می خواست. در آمد پدرش که کارگری ساده بود، هزینه ها را کفاف نمی کرد. همین دیروز با مادرش دعوایش شد. فریاد زد: می گویی چه کار کنم؟ کار پیدا نمی شود. و مادر سکوت کرده بود. وارد هال شد همه خواب بودند. مادر یادداشتی برایش گذاشته بود:امیر جان، دیگر برای پیدا کردن کار عجله نکن! از امروز در یکی از خانه های بالای شهر کلفتی می کنم. دوست ندارم دیر به خانه بیایی و با ناراحتی به رختخواب بروی. بغض کرد. نمی دانست چه بگوید. فقط زیر لب گفت: دوستت دارم مادر!

be salamatie hameye madaraaaa

 

hame kari mikonan k bachehashun aziyat nashan

asan ye soal daram azatun

aghe jeloye madar ye =bezaran jelosh chi minevisin?

 

madar=?



نظرات شما عزیزان:

mohiiiiiiiiiiiiii
ساعت20:47---11 شهريور 1391
سلام. مادر=سلطان غم@ };-: P

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






[+] نوشته شده توسط در 11:33 | |